نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
2 استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
3 استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، ایران. عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The study of the Qur’an, especially due to the common subjects with the content of the former scriptures, has always been of interest for Orientalists. As the way in which the Qur’anic verses and their content composition are in contrast to the pattern of both Testaments, the most distinctive style of the Qur’an, which is presented unconventionally at the first glance, is its incoherence and lack of apparent coherence. In this research, the historical process of the western approaches on the coherence of the Qur’an, as well as, the characteristics, factors and backgrounds of these approaches are studied and analyzed. The chronological evolution shows a three-stage process: the complete negation of the coherence of the Qur’an, the admission of the coherence of Meccan sūrahs and falling doubt on the existence of coherence in Madanī sūrahs, and the emphasis on the necessity of examining Madanī sūrahs with the supposition of coherence in them. In addition, the features of these approaches have undergone some changes: change of the polemical approach into the scientific one, the alteration from understanding the Qur’an in a process of historical development to the understanding it in a canonical version, the transformation of the notion of a random combination to the hypothesis of sūrah unity. The causes of the emergence and transformation of the approaches are various, including: the familiarity of Western mind with the Biblical and thematic order, referring to the Arabic text rather than the translation of the Qur’an, attention to the oral nature of the Qur’an, and the differences in views on how the Qur’an was collected.
کلیدواژهها [English]
10. سلماسیزاده، جواد، (1342ش)، سیر تاریخ ترجمه قرآن دراروپا و آسیا، تهران: ابنسینا.
11. قانعی اردکانی، علی، (1391)، «نقد شبهات مستشرقان درباره تناسب آیات قرآن»، قرآن پژوهی خاورشناسان، ص 57-76.
12. قیطوری، عامر، (1385ش)، «قرآن و گذر از نظم خطی: یک بررسی زبان شناختی»، زبان و زبانشناسی، ش 3، ص 17-31.
13. کریمینیا، مرتضی، (1389ش)، «پیش و پس از تئودور نولدکه؛ تاریخ قرآن نویسی در جهان اسلام»، صحیفه مبین، شماره 48، ص 7-42.
14. گراهام، ویلیام، (1396ش)، «قرآن کلام شفاهی: مشارکتی اسلامی در فهم متن مقدس»، ویراستار: ریچارد مارتین،ترجمۀ نصرت نیلساز در نگرشهایی به اسلام در مطالعات ادیان، به کوشش و ویرایش مهرداد عباسی، تهران: نشر حکمت.
15. گلدتسیهر، ایگناس، (1383ش)، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ترجمه ناصر طباطبایی، تهران: ققنوس.
16. گلدتسیهر، ایگناس، (1357ش)، درسهایی دربارۀ اسلام، مترجم: علینقی منزوی، تهران: انتشارات کمانگیر.
17. لوبون، گوستاو، (1358ش)، تمدّن اسلام و عرب؛ مترجم: هاشم حسینی، تهران: کتابفروشی اسلامیه.
18. مکوند، محمود، (1394ش)، «بازخوانی انسجام متن قرآن در پرتو نظریه نظم متقارن (با تأکید بر دیدگاه میشل کویپرس) »، پژوهشهای قرآنی، ش 3، ص 4-33.