مطالعه زبانشناختی تعبیر قرآنی "سراحا جمیلا"

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران.

چکیده

بررسی واژگان قرآنی برساخته از ریشه‌ی «س-ر-ح» نشان می­دهد که شش‌مورد با آیات طلاق و یک‌مورد با فرستادن دام‌ها به چَراگاه و رها کردن چهارپا مرتبط است. توجه به کاربردهای ریشه مذکور در اشعار جاهلی و دیگر زبان­های سامی نیز کاربرد مشابه­ای را نشان می­دهد. همزاد این ریشه به صورت خاص در متون مقدس یهودی-مسیحی به زبانهای عبری، آرامی و سریانی، مانند متن قرآن، به صورت موازی دال بر دو معنای ملموس و انتزاعی است. از این رو، پژوهش حاضر به طور مشخص درباب این مسأله سخن می­گوید که قرآن ذیل ریشه«س-ر-ح» در بیان چگونگی انجام طلاق از چه زبانی بهره‌برده است. روش این پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی است. یافته­های پژوهش پیش­رو نشان می­دهد که شیوه کاربست­ مذکور استعاری است و سویه مورد تاکید در آن، آزاد ساختن سریع و آسان زن از خانه شوهر است. این مفهوم که از طریق تصویری ملموس در ذهن مخاطبان قرآن می­نشیند، دال بر ممانعت از آزار زنان به وقت طلاق است و با شواهد قرآنی مختلف قابل تایید است. نتیجه آنکه،  قرآن کریم با تعبیر ﴿سَرَاحًا جَمِیلًا﴾ زاویه دید متفاوتی را نسبت به موضوع طلاق ارایه می­کند که گفتمان حاکم بر آن، ممانعت از آزار زنان و تجاوز به حقوق ایشان به هنگام طلاق است.  افزون بر این، یافته­های ریشه­شناختی این مقاله نشان می­دهد که ریشه‌ی عربی «س-ر-ح» در زبان­های سامی پیش­گفته به دو صورت خود را نشان می­دهد؛ نخست، «س-ر-ح» و دوم «ش-ل-ح».

تازه های تحقیق

در مقاله حاضر با مطالعه نحوه کاربست ریشه «س-ر-ح» در قرآن و ادبیات کهن عربی و نیز بازیابی و بررسی نحوه کاربست همزاد آن در متون مقدس یهودی-مسیحی به زبان­های عبری، آرامی و سریانی، نتایج و یافته­های زیر به دست آمد:

- در استعاره نهفته در تعبیر قرآنی «سَرَاحًا جَمِیلًا»  بر آزاد و رها کردن سریع و آسان زن به وقت طلاق تاکید می­شود. این سهولت و سرعت از رهگذر قیاسی که با یک امر ملموس صورت می­گیرد به خوبی در ذهن و ضمیر مخاطب قرآن می­نشیند.

- بلاغت قرآن کریم که همانا مطابقت آن را با مقتضای حال مخاطب اقتضا می­کند، فهم آموزه­های اخلاقی، حقوقی و تربیتی قرآن را با زبان و فرهنگ مخاطبان نخستین گره می­زند. با این­همه، این هرگز به معنای محصور کردن قرآن به زمان و زمین نزولش نیست بلکه اقتدا به همان سنت تفسیری اسلاف مفسران است که برای فهم قرآن به زبان و ادبیات عرب توجه داشته­اند.

- قرآن با تعبیر مذکور زاویه دید متفاوتی را نسبت به موضوع طلاق ارایه می­کند که مبتنی بر وضعیت زنان در شبه جزیره عربستان در سده هفتم میلادی است. این نظرگاه با فهم مخاطب امروزی قرآن از طلاق که عموما در پیوند با مفهوم جدایی است، تفاوت بسیار دارد. در جامعه عصر نزول، زنان به سبب جایگاه ضعیف اجتماعی و موقعیت فرودست نسبت به مردان، در هنگام طلاق با آزار و اذیت مواجه می­شدند. در این فضا، طلاق به روندی طویل تبدیل می­شد که در آن زنان عملا گرفتار حبس عده می­شدند و ازدواج مجدد برای ایشان ناممکن بود. بنابراین قرآن از یک سو طلاق رجعی را به دو بار محدود می­کند و از سوی دیگر دستور به تسریع و تسهیل در آزاد کردن زن از خانه شوهر می­دهد. تعبیر قرآنی «سَرَاحًا جَمِیلًا» دال بر این مفهوم است.

- در جابجایی ریشه-واژه­ها میان زبان­های سامی روشن شد که ریشه‌ی عربی «س-ر-ح» در زبان­های سامی مذکور به دو صورت خود را نشان می­دهد؛ نخست، «س-ر-ح» و دوم «ش-ل-ح». ابدال حروف «شین» و «لام» در این زبان­ها به ترتیب به «سین» و «راء» در زبان عربی، امری جاافتاده است.

- این ریشه در متون مقدس یهودی-مسیحی به شیوه­ای مشابه در دو مفهوم ملموس و انتزاعی پیش­گفته به کار رفته است. این خود می­تواند از یک سو شباهت زبان متون مقدس را در سطح کلان نشان دهد و از سوی دیگر الگویی را برای تفسیر قرآن پیش روی نهد که تا حدی پنجره احتمالات را تنگتر می­کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A linguistic study of the Quranic phrase ﴿سَرَاحًا جَمِیلًا﴾

نویسندگان [English]

  • MahmoodM Makvand 1
  • Bagher Abbasifard 2
1 Quranic and Hadith sciences, Faculty of Literature and Humanities, Kharazmi University
2 Master's student of the educational department of Qur'anic and Hadith sciences, Khwarazmi University, Karaj, Iran.
چکیده [English]

Examining the Qur'anic words made from the root «S-R-H» shows that six cases are used in the context of divorce, and one case is related to releasing the livestock and driving them forth to pasture.The usage of the mentioned root in pre-Islamic poems and other Semitic languages is similar. The cognate of this root in Jewish-Christian holy texts in Hebrew, Aramaic, and Syriac languages, such as the text of the Qur'an, in a parallel way, indicates two meanings; The first meaning is concrete and the second one is abstract.The findings of the present research show that the aforementioned method of application is based on a fundamental conceptual metaphor, in which the emphasis is on freeing a woman from her husband's house quickly and easily. This concept indicates the prevention of harassment of women at the time of divorce and can be confirmed by various Quranic verses. Consequently, the Holy Qur'an, by ﴿ سَرَاحًا جَمِیلًا ﴾ presents a different perspective on the issue of divorce, in which the dominant discourse is prevention of harassment of women at the time of divorce. This concept can be confirmed by various Quranic verses.The findings of the present research show that the aforementioned method of application is based on the fundamental conceptual metaphor »woman is like livestock«, in which the emphasis is on freeing a woman from her husband's house quickly and easily. This concept indicates the prevention of harassment of women at the time of divorce and can be confirmed by various Quranic verses.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sarḥ
  • the Holy Qur'
  • an
  • Semitic languages
  • conceptual metaphor
  • divorce
  1. آلوسى، محمود‌بن‌عبدالله(1415ق). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی. تحقیق علی عبدالبارى عطیه، بیروت: دار الکتب العلمیة.
  2. آیتى، عبدالمحمد(1374). ترجمه قرآن. تهران: سروش.
  3. امین، نصرت‏بیگم‏(بی‌تا). تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن‏. بی‌جا: بی‌نا.
  4. ابن‏جوزى، عبدالرحمن‌بن‌على‏(1422ق). زاد المسیر فی علم التفسیر. تحقیق: مهدی عبدالرزاق. بیروت: دار الکتاب العربی‏.
  5. ابن‌درید، محمدبن‌حسن(1988م). جمهرة اللغة. بیروت: دار العلم للملایین.
  6. ابن‏عاشور، محمدطاهر(1420ق). التحریر و التنویر. بیروت: مؤسسة التاریخ العربی‏.
  7. ابن‏عاشور، محمدطاهر(1976م). دیوان النابغة الذبیانی. الجزائر: الشرکه التونسیه للتوزیع و الشرکه الوطنیه للنشر و التوزیع.
  8. ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم(۱۴۱۴ق). لسان العرب. بیروت: دار صادر.
  9. ابوالفتوح رازى، حسین‌بن‌على‏(1408ق). روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن‏. تصحیح: محمدمهدی ناصح و محمدجعفر یاحقی. مشهد: بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى‏.
  10. ارفع، کاظم‏(1381). ترجمه قرآن‏. تهران: فیض کاشانی.
  11. ازهری، محمدبن‌احمد(1421ق). تهذیب اللغة. تحقیق: محمد عوض مرعب. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
  12. الهى قمشه‏اى، مهدى‏(1380). ترجمه قرآن‏. قم: فاطمه الزهراء.
  13. انصاریان، حسین‏(1383). ترجمه قرآن‏. قم: اسوه.
  14. پاینده، ابوالقاسم‏(1357). ترجمه قرآن‏. تهران: جاویدان.
  15. تبریزی، خطیب(1412ق). شرح دیوان عنترة. بیروت: دار الکتب العربی.
  16. تیمى، یحیى بن سلام‏(1425ق). تفسیر یحیى‌بن‌سلّام. بیروت: دار الکتب العلمیة.
  17. جوهری، اسماعیل بن حماد(1407ق). تاج اللغة و صحاح العربیة. تحقیق: احمد عبد الغفور عطار. بیروت: دار العلم للملایین.
  18. حقى بروسوى، اسماعیل‌بن‌مصطفى‏(بی‌تا). روح البیان‏. بیروت: دارالفکر.
  19. حوى، سعید(1424ق). الاساس فى التفسیر. القاهرة: دار السلام‏.
  20. دهلوی، احمدبن‌عبدالرحیم‏(بی‌تا). ترجمه قرآن‏. سراوان: نور.
  21. راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد(۱۴۱۲ق). المفردات فی غریب القرآن. بیروت: دار القلم.
  22. رضایى اصفهانى، محمدعلى‏(1383). ترجمه قرآن. قم: دارالذکر.
  23. رضوانی، محمود ابراهیم(2010م). دیوان الاعشی الکبیر. دوحة: وزارة الثقافة و الفنون و التراث.
  24. رهنما، زین‏العابدین‏(1354). ترجمه و جمع‏آورى تفسیر. تهران: سازمان اوقاف‏.
  25. زبیدی، مرتضی(1414ق). تاج العروس من جواهر القاموس‏. بیروت: دارالفکر.
  26. زمخشری، محمود(۱۴۰۷ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل. بیروت: دار الکتاب العربی.
  27. سمین حلبی، احمدبن‌یوسف(1417ق). عمدة الحفاظ فی تفسیر أشرف الألفاظ. تحقیق: محمد باسل عیون السود. بیروت: دار الکتب العلمیة.
  28. شعرانى، ابوالحسن‏(1374ش). قرآن مجید با ترجمه فارسى و خواص سور و آیات‏. تهران: اسلامیه.
  29. شوکانى، محمد(1414ق). فتح القدیر. دمشق: دار ابن‌کثیر.
  30. صادقی تهرانی، محمد(1388). ترجمان فرقان. قم: شکرانه
  31. صافى، محمود(1418ق). الجدول فی إعراب القرآن و صرفه و بیانه‏. دمشق: دار الرشید.
  32. صالحی، انوار محمود و سامرّائی، احمد هاشم(1431ق). دیوان أبی‌داود الأیادی. دمشق: دارالعصماء.
  33. صفوی، کوروش(1387ش). درآمدی بر معنی شناسی. تهران: سوره مهر.
  34. طباطبایی، محمد حسین(1390ق). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏.
  35. طبرسی، فضل‌بن‌حسن(۱۳۷۲). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تصحیح: هاشم رسولی. تهران: ناصر خسرو.
  36. طبری، محمدبن‌جریر(1412ق). جامع البیان فى تفسیر القرآن‏. بیروت: دار المعرفة.
  37. طبری، محمدبن‌جریر(۱۳۵۶). ترجمه تفسیر طبری. تصحیح :حبیب یغمایی. تهران: توس.
  38. طریحى، فخرالدین‌بن‌محمد(1375). مجمع البحرین و مطلع النیرین. تحقیق: احمد حسینى اشکورى‏. تهران: انتشارات مرتضوی.
  39. طوسى، محمدبن‌حسن‏(بی‌تا). التبیان فی تفسیر القرآن‏. مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی. تصحیح: احمد حبیب عاملى. بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏.
  40. عکبرى، عبدالله‌بن‌حسین‏(1419ق). التبیان فی إعراب القرآن‏. ریاض: بیت الأفکار الدولیة.
  41. علی، جواد(1422ق). المفصل فى تاریخ العرب قبل الإسلام. بیروت: دار الساقی.
  42. فخررازی، ابوعبدالله محمد‌بن‌عمر(1420ق). مفاتیح الغیب. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
  43. فراء، یحیى‌بن‌زیاد(1980م). معانى القرآن‏. تحقیق: محمدعلی نجار و احمد یوسف نجاتی. القاهرة: الهیئة المصریة العامة للکتاب‏.
  44. فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد(۱۴09ق). کتاب العین. قم: هجرت.
  45. قرشى بنابى، على‏اکبر(1375ش). تفسیر احسن الحدیث‏. تهران: بنیاد بعثت.‏
  46. قرطبى، محمدبن‌احمد(1364ش). الجامع لأحکام القرآن‏. تهران: ناصرخسرو.
  47. لیکاف، جورج؛ جانسون، مارک(1980م). استعاره‌هایی که با آنها زندگی می‌کنیم. ترجمه: جهانشاه میرزا بیگی(۱۳۹۷). تهران: انتشارات آگه.
  48. مراغى، احمد مصطفى‏(بی‌تا). تفسیر المراغى‏. بیروت: دارالفکر.
  49. مشکور، محمدجواد(1357). فرهنگ تطبیقی عربی با زبان های سامی و ایرانی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
  50. مصطفوی، حسن(1368). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  51. مقاتل‌بن‌سلیمان، ابوالحسن(1423ق). تفسیر مقاتل‌بن‌سلیمان. تحقیق: عبدالله محمود شحاته. بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏.
  52. مکارم شیرازى، ناصر(1373). ترجمه قرآن‏. قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى‏.
  53. موسوى گرمارودى، على‏(1384). ترجمه قرآن‏. تهران: انتشارات قدیانی.
  54. میبدى، احمدبن‌محمد(1371). کشف الاسرار. تهران: امیرکبیر.
  55. ناظرالجیش، محمدبن‌یوسف(1428ق). شرح التسهیل المسمى تمهید القواعد بشرح تسهیل الفوائد. تحقیق: علی محمد فاخر و دیگران. القاهرة: دار السلام للطباعة والنشر والتوزیع والترجمة.
  56. نسفى، عبدالله‌بن‌احمد(1416ق). مدارک التنزیل و حقایق التاویل. بیروت: دار النفائس‏.
  57. نسفى، عبدالله‌بن‌احمد(1376). تفسیر نسفى‏. تصحیح: عزیزالله‏ جوینی. تهران: سروش.
  58. وصفی، محمدرضا؛ شفیعی، روح الله(1392). نگرشی روشمند به جایگاه عهدین در تفسیر قرآن با تکیه بر الگوی نشانه‌شناختی بینامتنیت، تحقیقات علوم قرآن و حدیث. دانشگاه الزهرا(س). 10(2). صص225-256.

  DOI:  10.22051/TQH.2014.916

  1. Arberry, A. J. (1996). The Koran Interpreted: A Translation. New York.
  2. Beaugrande, R. de. And W. U. Dressler (1992), Introduction to Text Linguistics, New York: Longman, London.
  3. Bell, Richard (1960). The Qur’ān: translated with a critical rearrangement of the Surahs, Edinburgh: T. & T. Clark.
  4. Brown, Keith & Jim Miller, (2013), The Cambridge Dictionary of Linguistics, Cambridge: University Printing House.
  5. Crystal, David, (2008), A Dictionary of Linguistics and Phonetics, 6th Edition, Blackwell Publishing.
  6. Gesenius, H. W. F, (1979), Gesenius' Hebrew and Chaldee Lexicon to the Old Testament Scriptures: Numerically Coded to Strong's Exhaustive Concordance, with an English Index of More Than 12,000 Entries, Samuel Prideaux Tregelles(tr.), Baker Book House.
  7. Jastrow, Marcus, (1903), A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushalmi, and the Midrashic Literature, Leipzig: W. Drugulin.
  8. Jennings, William, (1926), Lexicon to the Syriac New Testament, Oxford: Clarendon.
  9. Lane, E.W, (1863), Arabic- English Lexicon, London: Williams & Norgate.
  10. Moscati, Sabatino, Spitaler, Anton, Ullendorff, Edward & von Soden, Wolfram, (1980), An Introduction to the Comparative Grammar of The Semitic Languages: Phonology and Morphology, Wiesbaden: Otto Harrassowitz.
  11. O'leary, De Lacy (1923), Comparative Grammar of the Semitic Languages, London: Kegan Paul.
  12. Payne Smith, Robert, (1903), A Compendious Syriac Dictionary, Oxford: Clarendon.
  13. Picktall, Marmaduke, The meaning of the glorious Quran, Osemania Oriental, Publications, Bureau, Osmania University, Hydarabad, India 1981.
  14. Wilson, William, (1870), The Bible Student´s Guide,United States: Macmillan.
  15. Wright, William, (1890), Lectures on the Comparative Grammar of the Semitic Languages, London: Cambridge University Press Warehouse.
  16. Zammit, Martin R, 2002, A comparative lexical study of Quranic Arabic, Leiden: Brill.
  17. https://www.bible.com/en-GB.