نوع مقاله : پژوهشی
نویسنده
پژوهشگر دفتر آینده پژوهی دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملّی و تحقیقات راهبردی، تهران، ایران.
چکیده
تازه های تحقیق
بررسی اشکالاتی که از سوی منتقدان در حوزۀ مباحث نظری رویکرد ساختارگرایانه در تفسیر قرآن عنوان شدهاند، نشان میدهد که این رویکرد از حیث نظری مستحکم و قابل دفاع است. البته در برخی از موضوعات مانند توقیفی بودن چینش سورههای قرآن و پشتوانههای قرآنی و روایی نیاز به تقویت مبانی نظری این رویکرد و بیش از آن تبیین و ترویج این مبانی وجود دارد. پژوهشهای نوین صورت گرفته در حوزه مطالعۀ ساختارمندی قرآن، با نتایج جدیدی همراه بوده که پاسخگوی موانع مطرح شده از سوی منتقدان این رویکرد است و ضروری است مورد توجه قرار گیرند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که برخی از موانعی که از سوی منتقدان رویکرد ساختارگرایانه مطرح شده است، تنها این رویکرد را نشانه نرفتهاند بلکه متوجه تمام رویکردهای تفسیری موجود هستند. از جملۀ این موانع میتوان به از بین رفتن قرائن فرهنگی و زبانی عصر نزول قرآن، احتمال وقوع تفسیر به رأی در تفسیر و فقدان پشتوانههای قرآنی و روایی اشاره کرد. نمیتوان این موضوعات را تحت عنوان موانع تفسیر ساختارگرایانه محصور دانست. لذا نقد صحیح رویکرد ساختارگرایانه تحت این عناوین طلب میکند تا قوت و ضعف تمام رویکردهای تفسیری قرآن در مقایسه با یکدیگر مورد سنجش قرار گیرند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The interpretive tradition has witnessed innovation and growth in its approaches over the centuries. The unanswered questions have led to the pursuit of new approaches to understanding the Qur’an until today. The structural approach to the interpretation of Qur’anic chapters, which considers each Surah a coherent text with a systematic connection between its components, is one of the emerging approaches in the field of Qur’anic interpretation that still needs to strengthen and refine its theoretical foundations. This article critically analyzes the barriers of this approach in the theoretical field, challenging the validity and acceptability of this approach. Lack of cultural and linguistic evidence of the revelation of the Qur’an, inconsistency of the order of Qur’anic verses with the order of revelation, non-confiscation of the Qur’anic order, and lack of Qur’anic and narrative support are among the most important obstacles to the structural interpretation approach. The result of this analysis suggests that some of these obstacles are not specific to the structural approach to the interpretation of the Qur’an. Rather, they have targeted all interpretive approaches. This analysis also makes it clear that the structural approach to the interpretation of the Qur’an, although in some issues such as the confinement of the order of Surahs needs to strengthen its principles and further explain and promote these principles, in general in its theoretical field is strong and defensible.
کلیدواژهها [English]