تحلیل دیدگاههای متن محورانه و انسجامی ابن‌عاشور تونسی در تفسیر «التحریر والتنویر»

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

چکیده

زبان‌شناسی متن، شاخه ­ای نو در زبان‌شناسی است که با هدف توسعه واحد بررسی زبان از سطح جمله به متن مورد توجه قرار گرفته است. در میان مباحث زبان­شناسی، انسجام، از جمله ویژگی‌های متن وارگی است که در کنار پیوستگی به متن تعلق دارد. امروزه یافتن سرنخ­ ها و نشانه­ هایی از مقوله­ های انسجام در متون تفسیری قران کریم ضروری می ­نماید که علاوه بر آنکه اصالت و پیشینه این مبحث را در پیش از اعلام این نظریه توسط نظریه ­پردازان غربی نشان می­دهد تأثیر انسجام قران کریم بر تفسیر و نقد انسجام محور را مجسم می­ سازد. مسأله اینجاست که رویکرد انسجام که به تبیین مؤلفه­ های انسجامی متن و چگونگی ارتباط میان اجزای متون در سطح معنایی و به تبع آن در سطح رویین می‌پردازد، در میراث نقدی ادبیات عربی از جمله تفسیر التحریر والتنویر قابل ردیابی است. این مقاله درصدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی، رویکرد ابن­ عاشور در تفسیر خود از منظر متن ­محورانه و اشاره به نقش عناصر انسجامی را که قرابت نزدیکی با فعالیت‌های زبان شناسان متن دارد، مورد تحلیل قرار دهد. نتیجه نشان می­دهد، ابن ­عاشور در تفسیر خود از اهمیت انسجام و کاربرد آن آگاه بوده است و در تحلیل آیات، پیش از نظریه­ پردازان غربی به اهمیت انسجام و سازوکارهای مختلف آن در آیات به طور آگاهانه پرداخته است و توانسته است اشارات علمی و متن­ نگرانه به کارکرد و اهمیت برخی عناصر زبانی داشته باشد

تازه های تحقیق

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های این جستار را می­توان در قالب سه دستاور کلی جمع­ بندی نمود و آنها عبارت­اند از:

  1. ابن­ عاشور در تفسیر آیات به کاربرد آگاهانه و صریح از اداوت انسجام بهره گرفته است نه به شکل تصادفی. بلکه نوبسنده در موارد مختلفی از انسجام و واژگان و اصطلاحات آن به طور آگاهانه و شفاف استفاده کرده است و به طور واضح تبیین کرده است که آیات از انسجام برخوردار است که این نشان از آگاهی و وقوف کامل بر بر مقوله انسجام در آیات دلالت دارد و هم اینکه نویسنده با توجه به این آگاهی و وقوف کامل به صورت صریح و مستقیم از آن بهره گرفته است.
  2. دستاورد دیگر این پژوهش منوط به جامعیت و توجه به بیشتر مؤلفه ­های انسجام متن است بنابراین مفسر به انسجام به طور کلی یا به یک نوع از انواع انسجام همچون ضمیر یا حروف سببی اکتفا نکرده است بلکه در تفسیر وی غالب مؤلفه ­های انسجام از ضمیر گرفته تا حذف و جایگزینی و تکرار و غیره مورد توجه بوده است که این موارد به طور شگرف ما را به همانندی آراء آن با دیدگاه امثال هلیدی سوق می­دهد، هرچند از ترتیب و نظم خاصی برخوردار نیست و به طور نظام ­مند و نظریه ­ای ارائه نگردیده است.
  3. دستاورد سوم این جستار را می ­توان در تلاش نویسنده برای تحلیل پیوستگی انسجام میان متن به عنوان عوامل ویژگی متن در نظر گرفت. بنابراین نویسنده نه به مانند بسیاری از کسانی که در پدید آمدن چنین نظریاتی دخیلند به صورت گذرا و مبهم به عوامل انسجام ساز توجه نکرده است، بلکه با تشریح و تفسیر این موارد را تحلیل کرده است و خواننده را بر اهمیت انسجام چنین ادواتی آگاه می­ کند. در واقع ابن ­عاشور سعی کرده تحلیلی مبتنی بر کارکرد مقوله انسجام ارائه دهد و به چگونگی ایجاد انسجام و نقش آن به طور عینی و جزئی پرداخته است که این نشان از حساست مقوله انسجام و اهمیت آن در دیدگاه مفسر تونسی است. نگارنده بر این باور است که غالب مؤلفه ­های انسجام به صورت درست و آگاهانه در متن تفسیری بکار گرفته شده ­اند، می­ طلبد که از منظر زبان شناختی بویژه زبانشناسی متن بنیاد قابل توجه باشد.

 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Analysis of Text-Based and Cohesive Approaches of Tunisian ibn Āshūr in His Exegesis al-Tahrīr wa al-Tanwīr

نویسندگان [English]

  • Khalid Mohammad Zadeh Arshad 1
  • AliReza Nazari 2
  • Seyyed Mohammad Mirhoseini 2
1 PhD Student of Arabic Language and Literature, Imam Khomeini International University
2 Associate Professor in Arabic Language and Literature, Imam Khomeini International University
چکیده [English]

Text Linguistics as a new branch of linguistics was taken into consideration to focus on the unit ‎development of the language study from sentence to text level. Along with Coherence, Cohesion ‎is one of the features of texture that belongs to the text itself. In traditional criticism, cohesion ‎was usually exquisite and did not follow a specific framework. Nowadays, due to the importance ‎of textual approaches, several theories have been proposed to examine the cohesion of literary ‎and non-literary works. The cohesion approach in its primary form at three grammatical, lexical, ‎and junction cohesive levels, explains the cohesive components of the text and the quality of the ‎relationship between the text components at the semantic level and consequently at the ‎superficial level. The issue is that by exploring the critical heritage of Arabic literature, one can ‎find traces of such approaches in some works, including Ibn Āshūr’s Tafsīr of al-Tahrīr wa al-‎Tanwīr. In his commentary, Ibn Āshūr, not accidentally but consciously, has referred to the ‎textual cohesive tools and has considered a level beyond the sentence. Using a descriptive-‎analytical method, this study tries to analyze his approach in the interpretation, based on a text-‎based perspective and alludes to the role of cohesive elements, which is closely related to the ‎activities of text linguists. The results show that he was aware of the importance of cohesion and ‎its application in his interpretation, and prior to western theorists, he consciously addressed the ‎importance of cohesion and its various mechanisms in verse analysis and was able to make ‎scientific and textual references to the function and importance of some linguistic elements‎ ‎‎.
 
Keywords: Text linguistics, Cohesion, Text interpretation, Al-Tahrīr wa al-Tanwīr, Ibn Āshūr.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Text linguistics
  • Cohesion
  • Text interpretation
  • Al-Tahrir wal&rsquo
  • l-Tanwir
  • Ibn Ashur
  1. قرآن کریم.

    1. آقاگل زاده، فردوس؛ افخمی، علی (1383ش). «زبان شناسی متن و رویکردهای آن»؛ مجله زبان شناسی، سال 19، شماره 1، صص 103ـ89.
    2. آل ‌بویه لنگرودی، عبدالعلی؛ نظری، علیرضا (1391ش). «هم‌آیی واژگانی و نقش آن در انسجام خطبه‌های نهج‌البلاغه»، فصلنامه متون اسلامی مطالعات ادبی، سال 1، شماره 3، صص 46-25.
    3. آلوسی، السید محمود (1415ق). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیة.
    4. ابن اثیر، ضیاءالدین (بی تا). المثل السائر فی أدب الکاتب و الشاعر؛ تحقیق: احمد الحوفی وبدوی طبانه، القاهره: نهضه مصر.
    5. ابن ‌عاشور، محمد الطاهر (1984م). تفسیر التحریر والتنویر؛ تونس: الدارالتونسیة للنشر.
    6. احمدی، بابک (1390ش). ساختار و تأویل متن؛ تهران: مرکز، چاپ دوازدهم.
    7. اخلاقی، اکبر، (1376ش). تحلیل ساختاری منطق الطیر عطار؛ اصفهان: فردا.
    8. اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف (1992م). البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق: صدقی محمد جمیل، بیروت: دارالفکر.
    9. البرزی، پرویز(1386ش). مبانی زبان شناسی متن، تهران: امیرکبیر.
    10. جرجانی، عبدالقاهر (1984م). دلائل الإعجاز، تعلیق؛ محمود محمد شاکر، قاهره: مکتبة الخانجی.
    11. خطابی، محمد (1991م). لسانیات النص: مدخل إلی انسجام الخطاب؛ بیروت: المرکز الثقافی العربی.
    12. خلیل، ابراهیم (1997م). الأسلوبیة و نظریة النص؛ بیروت: المؤسسة العربیة للدراسات والنشر.
    13. خلیل، ابراهیم (2007م). فی اللسانیات و نحو النص؛ عمّان: دارالمسیرة.
    14. رمضان النجار، نادیه (2006م). «علم اللغه النصی بین النظریه و التطبیق: الخطابه النبویه نموذجاً‌»، علوم اللغه‌، شماره 9.
    15. زمخشری، محمود بن عمر(2001م). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
    16. زناد، الأزهر (1993م). نسیج النص؛ بحث فیما یکون به الملفوظ نصا، بیروت: المرکز الثقافی العربی.
    17. زهرانی، مشرف بن احمد جمعان (1430ق). اثر الدلالات اللغویه فی التفسیر عند الطاهر بن عاشور فی کتابه التحریر و التنویر؛ بیروت: مؤسسه الریان.
    18. شاذلی، الهشیری، (2003م). الضمیر، بنیته و دوره فی الجملة؛ تونس: منشورات کلیة الآداب، جامعة منوبة.
    19. شاوش، محمد (2001م). أصول تحلیل الخطاب فی النظریه النحویة العربیة؛ تونس: المؤسسه العربیه للتوزیع.
    20. طباطبایی، سیدمحمدحسین (1417ق). المیزان فی تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
    21. عبابنة، یحیی (2013م). «عناصر الإتساق والإنسجام النصی، قراءة نصیة تحلیلیة فی قصیدة أغنیة لشهر أیار»، مجلة دانشگاه دمشق، شماره 29.
    22. عبدالمجید، جلیل (1997م). البدیع بین البلاغة العربیة واللسانیات النصیة، القاهره: الهیئة المصریة العامة للکتاب.
    23. فروزنده، مسعود؛ بنی طالبی، امین (1393ش). «ابزارهای آفریننده انسجام متن و پیوستارهای بلاغی در ویس و رامین»، شعر پژوهشی (بوستان ادب)، سال 6، شماره 20، صص 107ـ 134.
    24. لطفی­پورساعدی، کاظم (1371ش). «درآمدی به سخن­کاوی»؛ مجله زبان­شناسی، سال 9، شمارۀ 17، صص 109-122.
    25. محمد، عزه شبل (2007م). علم لغه النص؛ القاهره: مکتبه الآداب.
    26. مدرسی، فاطمه (1391ش). «انسجام متنی مقالات شمس تبریزی»، پژوهشنامه نقد ادبی، سال 1، شماره 1، صص 45- 72.
    27. نظری، علیرضا وخلیل پروینی وکبری روشنفکر، فردوس آقا گل زاده (1390). «زبان‌شناسی متن و الگوی انسجام در آرای نحوی بلاغی و نقدی عربی قدیم»، مجلۀ ادب عربی، سال 3،  شماره 3، صص 83  ـ 112.
    28. Halliday & R Hasan. (1976), Cohesion in English , London: Longman.